عشق مادری

        واما بعدش که خودت داری می بینی.با مایو کنار دریا در حال بازی.رفتیم یک گشتی تو جزیره قشم بزنیم .من از تماشای طبیعت بیشتر لذت می برم.یک جای خوش منظره نگه داشتیم وبابا وشما تن به آب زدید. ...

دخترم این عکس نشان دهنده اولین باری هست که با دریا مواجه می شی.اولش یک کم می ترسیدی اما بعد از مدتی علاقمند شدی .مامانت همیشه شناش خوب بوده تو دانشگاه بین 48 نفر همکلاسیام بالاترین نمره شنارا ازاستادی گرفتم که 3یا4 ترم انداختن بچه ها همیشه کارش بود.اما نمی دانم چرا شنا را ادامه ندادم.شاید چون دوومیدانیم بهتر بود .سرعت تو خون ماست. وقتی اومدم مشهد فکر می کردم شرایط بهتر می شه اما این طور نشد                            ...

دخترم خوشبختانه یا متاسفانه من از شهر بم سال 1379 در یک اردوی دانشجویی از طرف دانشگاه بازدید کردم واقعا زیبا وفوق العاده بود البته از لحاظ رسیدگی واقعا اون موقع  ضعیف بود در حدی که راهنمای گردشگران پیرمردی نگهبان بود.اما امسال بعد از 14 سال کلی عوض شده بود وبازدیدکننده فراوانی داشت انگار ما عادت داریم وقتی کسی مریض می شه بهش رسیدگی کنیم دوستش داشته باشیم ...

دخترم نوروز وسفره هفت سین برای خانواده ما بسیار مهمه.یک جشن باستانی وفرصتی ارزشمند وباشکوه برای با هم بودن.از 7-8 روز مانده به عید سبزه می اندازم .زیباییش برام مهمه .عدس یا گندم یا ماش.سفره هر سال به یک سبک چیده می شود .در اولین سال تولد ت سفره دریایی چیده بودم پر از صدف های دریایی.شمع هایی به شکل ستاره دریایی و....به مناسبت ورود تو به خانوادمون 3تا ماهی سرحال وقبراق خریدیم.سبزه تا روز سیزده بدر باید تمیز ومرتب نگهداری بشود.نظافت های قبل عید هم که در جای خود مهمه.عیدی گرفتنا .دیدن بزرگترا رفتن.دیدن پدرت که شیشه های خونه را تمیز می کنه ...

  دخترم زندگی بالا داره پایین داره اما اگه قوی  ،عاقل وشاد باشی می تونی همه مشکلات را پشت سر بگذاری .     ...

...

دخترم از کرمان حدود یک ساعت ونیم که دور می شی یک شهر کوچک هست به نام شهداد کنار کویر مناظر زیبایی را می بینی وقتی به سمت کویر می ری .گلدان های طبیعی نبکاها ،منطقه بسیار گرم گندم بریان که یکی از گرمترین نقاط زمینه وهیچ موجود زنده ای درش دوام نمی اره.پوشیده از سنگ های مشکی تیره وکلوته ها.به فاصله یک ساعت از این منطقه ودر راه بازگشت به کرمان یک منطقه خوش اب وهوا هست وکوههایی پوشیده از برف ...

از بچگی عاشق تاب بازی بودم هنوز هم وقتی جا ومکان مناسبی برای تاب بازی پیدا می کنم بی محابا بدون کمک کسی روی تاب می نشینم.این اخری هم وقتی از سفر جنوب بر می گشتیم بابا جون منو سرمزار یک دوست قدیمی برد منیژه نظیف همکلاسی دانشگاهم که بعد از تولد دونوزاد دختر به علت آمبولی حین سزارین فوت کرد.3سال قبل یعنی نوروزسال 90 که عازم یزد وشیراز  بودیم فقط با داشتن یک نشانی مبهم به جستجوی دو عزیزش پرداختم خوشبختانه بخت با من یار بود وانها را پیدا کردم.بعد از فیض آباد تربت حیدریه روستایی هست به نام فتح آباد تو مسیر فردوس اونجا دوست من دفنه. این بار موقع برگشتن بابا لطف کرد و منو سر خاکش که در سفر قبلی پیدا کرده بودم برد 13فروردین 93.بعد از اشکی ک...

...