چیستا گوهریچیستا گوهری، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره

عشق مادری

خطاهای دیگران را ببخش

دخترم همه ما انسانیم وجایزالخطا.عمرکوتاهه خیلی کوتاه وممکنه در فرصتی که دراختیار داریم خطا کنیم.از خطای دیگران درگذروهرلحظه طوری زندگی کن که برای رفتن اماده باشی نه اینکه برای زندگی برنامه نداشته باشی برای صد سال آینده برنامه داشته باش اما یادت باشه همه ما مسافریم ویک روز بایستی از این قطار زندگی پیاده شیم .نکته مهم اینه که هیچ کس نمی دونه توکدوم ایستگاه وکی از قطار پیادش می کنند.   ...
27 دی 1393

جذابیت زندگی وکار

دخترم دلم می خواد یک مقدار از جذابیت کارم برات بگم.در مجموع شغل با نمکی دارم.از چالش هاش خوشم می آد.هرروز وارد یک فضایی می شم که بایستی برای هرچیزی باید تلاش کنم.کلاس اموزشی/کار مشارکتی/مسابقه/و....همیشه باید به دنبال یک روش جدید وبهتر باشم.صحبت با آدمهای متفاوت با توقعاتی کاملا متفاوت وگاهی متعارض.یک جا باید فضا را اروم کنم ویک جا سرعت ببخشم .گاهی بخندم وگاهی اخم کنم.مواظب حقوق دخترهاباشم.وکلی کار دیگه .در مجموع کار یک بخش مهم از زندگیه .خوبه که کارتو دوست داشته باشی وبرای بهترشدنش تلاش کنی
18 آذر 1393

تولدت مبارک عزیزم

دختر گلم فردا دوساله می شی.امیدوارم هر سال که بزرگتر می شی شعر وشعورت هم با افزایش سنت رشد کنه . من وبابا عا   ش     ق      ت        یم ...
29 آبان 1393

جراحی پدر

دخترم سه شب قبل ماشما روبردیم چشم پزشکی جهت اطمینان از سلامت دوتا چشمای قشنگتون که خوشبختانه مشکلی نبود.اما مطب کناری دکتر شما دکتر دیگری بود که بابا چند وقت بود می خواست ازش یک وقت بگیره اماموفق نشده بود که بالاخره اون شب موفق شدو برا فردا شبش وقت گرفت ورفت دکتر بابا هم گفته بود بایستی فردا صبح سریعا عمل بشی.صبح فردا ما شما را گذاشتیم خونه عزیزو رفتیم بیمارستان.اونجاهم بابا روبستری کردن وساعت 10.30 بردن اتاق عمل.اصلا نمی تونستم جلو اشکامو بگیرم.دخترم پدرت برام عزیزه خیلی عزیز.در ضمن مامانت هم اشکش خیلی زود در می آد.به هرحال تا ساعت سه که بابا رو مرخص کردن وخاله تهمینه که بیمارستان اومده بود اصرار کرد شما خسته اید من چیستا رو می برم خونه خ...
20 آبان 1393

درس آزادگی

دخترم این روزها ایام محرمه وموسم عزاداری برای امام حسین (ع).من یک درس مهم از کل این قیام گرفتم واون اینه که بایستی آزاده باشی وآزاده زندگی کنی .بسیاری از مواقع درزندگی مجبور به انتخابی .سعی کن انتخابت براساس حق وحقیقت باشه.چون حق همیشه ماندنی است . ...
15 آبان 1393

روز جهانی کودک

دختر عزیزم 17 مهر روز جهانی کودک بود متاسفم که به علت مشغله کاری ساعت 5صبح وقتی خواب بودی رفتم تهران ووقتی برگشتم ساعت از دوازده نیمه شب گذشته بود وباز خواب بودی.می دونی در زندگی ادما پارادوکس ها(دوگانه ها)ی زیادی وجودداره گاهی مجبور می شی از دیدن عزیزانت محروم بشی وبه سختی می شه این شرایطو مدیریت کرد.مسئولیتی را پذیرفتم که منو از تو وپدرت دور می کنه البته امیدوارم خیلی طولانی نباشه وما دوباره دور هم جمع بشیم.صبح ها به سختی از من جدا می شی واین ازارم می ده خیلی زیاد.اما تازمانی که این مسئولیتو دارم باید منشا اثری باشم که اون اثر برای اینده توهم بمونه.من اعتقاد دارم دنیا یک گردونه است وهر خوبی در اون می گرده ومی گرده وبه شکلی برمی گرده البته ...
21 مهر 1393

ماه مهر و یک شروع دوباره

دخترم مامانت از مهر سال 64 هنوز داره مدرسه می ره .البته شاگرد بدی هم نبوده اما عاشق مدرسه رفتنه برای همین موضوع هنوز ادامه داره .12 سال مدرسه های خاور و مرصع وفرزان وسعدی .بعد دانشگاه شهید باهنرکرمان یک سال رفسنجان مدرسه رفتم بعد دانشگاه آزاد مشهد وهمزمان در قوچان مدرسه می رفتم .بعد رفتم تهران برای ادامه تحصیل و در هنرستان تربیت بدنی اونجا در س هم می دادم .بعد دوباره برگشتم مشهد ودر مدارس تبادکان درس می دادم.بعد سرگروه هنرستانهای استان شدم وبعدش کارشناس آموزش وتحقیقات استان .شما که به دنیا اومدی یک سال مرخصی وبعد مدرسه سعدی همونجایی که خودم توش درس خوندم .حالام دوباره راهی اداره کل می شم با یک سمت جدید.اما چیزی که مهمه اینه که یادگیری هم...
27 شهريور 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق مادری می باشد